این افراد این طوری شدند و بدتر از این.
و امام حسین علیه السلام ....
*برای اینکه ما بسیجیان و غیر بسیجیان فعلی اینگونه رفتار کنیم؟
*برای اینکه حجاب چه مردان و چه زنان اینگونه باشد؟
* برای اینکه ما وابسته به استکبار جهانی باشیم و بگوییم غرب اینطور و غرب آن طور؟(منظور سبک زندگی غربیست نه مذاکرات)
با این وضعیت اصلا بهتر بود می نوشتم بدون شرح...
*تقوا به معنی نگهداری است.
*اگر انسان بخواهد در زندگی اصولی داشته باشد باید یک خط مشی معینی داشته باشد،هرج و مرج در کارهایش حکمفرما نباشد. لازمه ی یک خط مشی معین داشتن این است که به سوی یک هدف و یک جهت حرکت کند و از اموری که با هوا و هوس های آنی موافق است اما با هدف و اصول کلی که اتخاذ شده منافات دارد باید خودش را نگهداری کند.
*در خطبه ی 16 نهج البلاغه حقیقتی مطرح شده و آن اینکه لازمه ی مطیع هوا و هوس بودن زبونی و بی شخصیت بودن انسان است.
*نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دینداری است بلکه تقوا لازمه ی انسانیت است.
*تقوا محدودیت نیست بلکه مصونیت است مانند حجاب. چون تقوا شما را از نفوذ بسیاری از گناهان حفظ میکند. مانند لباس که شما را از گرما و سرما حفظ میکند. مانند خانه ی شما که به شما امنیت میدهد. آیا می توان گفت خانه و لباس انسان محدودیت هستند؟ آیه 26 سوره ی اعراف : و لباس التقوی ذلک خیر
*حضرت امیر علیه السلام در خطبه 228 نهج البلاغه نه تنها تقوا را محدودیت نمی دانند بلکه موجب آزادی انسان میدانند.
*باید ما همانطوری که از لباس محافظت میکنیم از تقوا هم محافظت کنیم. یعنی رابطه دوطرفه است. مانند لباس.
*تقوا ضامن و وثیقه ی بسیاری از گناهان شناخته شده است ولی نسبت به بعضی گناهان که تاثیر و جاذبه قوی دارند دستور حریم گرفتن آمده. مثلا وقتی در خانه ای با شراب و .. تنهایی تقوا ضامن توست و تو را از این گناه دور میکند ولی برای تنهایی با جنس مخالف دیگر این ضمانت نیست مگر اینکه تقوای تو بسیار قوی باشه مانند حضرت علی علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام. به همین دلیل آمده که بهتر است از این گونه شرایط دوری کنی.
*ارزش یک چیز زمانی مشخص میشود که آن چیز را نداشته باشی و ببینی می توانی برای آن جایگزینی انتخاب کنی؟ آیا برای تقوا جایگزینی هست؟
*دو نوع تقوا داریم:1- انسان برای محافظت از خود در برابر آلودگیها، خود را از موجبات آن دور میکند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه میدارد.
این نوع تقوا نشان ضعف است و تقوای ضعیف است.
2- انسان در روح خود حالتی به وجود می آورد که به او مصونیت اخلاقی میبخشد. واگر در محیط آلوده قرار بگیرد آن حالت روحی مانع انجام آن آلودگی می شود.
موضوعات مطرح شده در بالا قسمت هایی سخنان شهید مطهری در مورد تقوا بود.
منبع مجموعه آثار شهید مطهری ج 23 صفحات 688 تا 704
متن کامل این بحث در فایل زیر قرار داده شده برای دوستانی که دوست دارن متن رو به طور کامل بخونن.
برای دریافت فایل ها روی گزینه زیر کلیک کنید.
دریافت(1)
حجم: 662 کیلوبایت
دریافت(2)
حجم: 542 کیلوبایت
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات مختلفی صحبت کردند. وفتی به خدا رسیدند ،
آرایشگر گفت: من باور نمیکنم که خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر گفت: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت نباید درد و رنجی وجود داشت، نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیز ها وجود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.
مرد دوباره وارد آرایشگاه شد وبه آرایشگر گفت :
میدانی چیست به نظر من آرایشگر ها هم وجود ندارند.
آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم. من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است با موی بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
نه بابا آرایشگر ها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.
مشتری تایید کرد : دقیقا ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.