السلام علیک یا ابا عبد الله

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ

داستان کوتاه نماز صبح

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.

مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.

مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.

شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهتان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانوانده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.

بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

=================

نتیجه داستان:

کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد.

 

این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۸
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ق.ظ

آرامش در نماز

در یکی از جنگ‌ها که پیامبر همراه لشکر بودند، در شبی که پاسبانی لشکر اسلام بر عهده‌ی عباد بن بُشر و عمّار یاسر بود، نصف اول شب نصیبِ،‌عباد گردید و نصف دوم نصیب عمار، پس عمار خوابید و تنها بُشر بیدار بود و مشغول نماز گردید در آن حال یکی از کفار به قصد شبیخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خیال اینکه پاسبانی نیست و همه خوابند از دور عباد را دید ایستاده و تشخیص نمی‌داد که انسانست یا حیوان یا درخت برای اینکه از طرف او نیز مطمئن شود تیری به سویش انداخت تیر بر پیکر عباد نشست و او اَبداً اعتنایی نکرد، تیر دیگری به او زد و او را سخت مجروح و خونین نمود باز حرکت نکرد تیر سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بیدار نمود عمار دید سه تیر بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرده گفت: چرا در تیر اول مرا بیدار نکردی عباد گفت: مشغول خواندن سوره‌ی کهف در نماز بودم و میل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمی‌ترسیدم که دشمن بر سرم برسد و صدمه‌ای به پیغمبر برساند و کوتاهی در این نگهبانی که به من واگذار شده کرده باشم هرگز نماز را کوتاه نمی‌کردم اگر چه جانم را از دست می‌دادم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۵
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۳۳ ق.ظ

استخوان بی‌نماز

شخصی آمد به نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) شکایت از فقر و نداری کرد حضرت فرمود: مگر نماز نمی‌خوانی عرض کرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا می‌کنم، حضرت فرمود: مگر روزه نمی‌گیری عرض کرد سه ماه روزه می‌گیرم. آن حضرت فرمود امر خدا را نهی و نهی خدا را امر می‌کنی یا به کدام معصیت گرفتاری عرض کرد یا رسول الله حاشا و کلّا که من خلاف فرموده‌ی خدا را بکنم حضرت متفکرانه سر به جیب حیرت فرو برد ناگاه جبرئیل نازل شد عرض کرد یا رسول الله حق تعالی ترا سلام می‌رساند و می‌فرماید در همسایگی این شخص باغیست و در آن باغ گنجشکی آشیانه دارد و در آشیانه او استخوان بی‌نمازی می‌باشد به شومی آن استخوان از خانه‌ی این شخص برکت برداشته شده است و او را فقر گرفته است. حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار، بینداز دور. به فرموده‌ی آن حضرت عمل کرد بعد از آن توانگر شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۳
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۸ ق.ظ

الا یا اهل العالم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۲۸
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۷ ق.ظ

وسیله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۲۷
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۶ ق.ظ

عادی شدن!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۲۶
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ق.ظ

ماهواره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۲۴
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۳ ق.ظ

تربیت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۲۳
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۹ ق.ظ

هل من ناصر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۱۹
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ق.ظ

سطح معرفت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۱۸
محمد
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۷ ق.ظ

شیعه انگلیسی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۰۷:۱۷
محمد
شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ب.ظ

نمرات نهایی حل تمرین(اصلاح شده)

با سلام

چند نکته:

1- دوستان عزیز اگر یک وقتی کم کاری، بد رفتاری، حرفی و... بود حلال کنید و اگر انتقادی نسبت به رفتار بنده دارید لطف کنید و در قسمت نظرات به صورت خصوصی بفرمایید. بسیار نیازمند نظرات شما هستم چه در مورد کلاس چه در مورد خودم و چه در مورد وبلاگ.

2- جلسه ای قبل از امتحان در روز شنبه 13 دی ماه در دانشکده برگزار میشه و فقط جلسه برای رفع اشکال هست پس لطف کنید سوالاتتون رو آماده کنید و بپرسید اگر بلد بودم جوابتونو بدم و گرنه از استاد بپرسیم.

3- اگر نسبت به نمرات حل تمرین اعتراض دارید در قسمت نظرات بنویسید نام و نام خانوادگی فراموش نشه.(مهلت اعتراض تا 9 دی ماه)

4- ان شا الله اگر توفیق بود نکاتی در مورد انتخاب واحد احتمالا بعد از امتحانات روی وبلاگ میذارم تمایل داشتید استفاده کنید.

5- فایل نمرات رو از لینک زیر دانلود کنید.

دریافت
حجم: 16.8 کیلوبایت

توضیحات: اصلاح شد

موفق باشید.
یاعلی!
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۳ ، ۲۳:۴۵
محمد